سهشنبه 19 تیر 1403
|مطالعه 6 دقیقه
|738 بازدید
تحلیل تکنیکال یا تحلیل فنی، روشی برای پیشبینی روند آتی قیمتها در بازارهای مالی مانند بورس اوراق بهادار، با بررسی الگوهای گذشته قیمت و حجم معاملات است. این روش بر این فرض استوار است که رفتار گذشته سرمایهگذاران و معاملهگران، الگوهایی را در قیمت و حجم معاملات ایجاد میکند که میتواند برای پیشبینی روند آتی بازار مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیلگران تکنیکال از ابزارهای مختلفی مانند نمودارها، اندیکاتورها و الگوهای قیمتی برای تجزیه و تحلیل دادههای بازار استفاده میکنند. آنها با استفاده از این ابزارها میتوانند سطوح حمایتی و مقاومتی را شناسایی کنند، روندهای آتی بازار را پیشبینی کنند و زمان مناسب برای خرید و فروش اوراق بهادار را تعیین کنند.
چارلز هنری داو، روزنامهنگار و سرمایهگذار آمریکایی، به عنوان پدر تحلیل تکنیکال شناخته میشود. او در اوایل قرن بیستم، با بررسی الگوهای قیمتی و حجم معاملات در بازار سهام، نظریهای را تحت عنوان "نظریه داو" ارائه کرد که مبنای تحلیل تکنیکال مدرن را تشکیل میدهد.
دیدگاه داو بر این فرض استوار بود که بازار سهام، تمام اطلاعات مربوط به یک شرکت و شرایط اقتصادی آن را منعکس میکند. او معتقد بود که میتوان با بررسی الگوهای گذشته قیمت و حجم معاملات، روند آتی بازار را پیشبینی کرد.
نظریه داو که توسط چارلز هنری داو، روزنامهنگار و سرمایهگذار آمریکایی در اوایل قرن بیستم ارائه شد، مبنای تحلیل تکنیکال مدرن را تشکیل میدهد. این نظریه بر سه اصل استوار است:
1. بازار همه چیز را در خود جای میدهد: این اصل بیان میکند که قیمت سهام، تمام اطلاعات مربوط به یک شرکت و شرایط اقتصادی آن را منعکس میکند. به عبارت دیگر، داو معتقد بود که نیازی به بررسی عوامل بنیادی مانند صورتهای مالی شرکتها نیست، زیرا تمام این اطلاعات در قیمت سهام آنها لحاظ شده است.
2. روندها قابل مشاهده هستند: این اصل بیان میکند که روندهای قیمتی در نمودارها قابل مشاهده هستند و میتوان آنها را دنبال کرد. داو معتقد بود که با مطالعه نمودارهای قیمتی، میتوان جهت و قدرت روند را تشخیص داد.
3. روندها تمایل به ادامه دارند تا زمانی که با یک سیگنال قوی معکوس شوند: این اصل بیان میکند که روندهای قیمتی تا زمانی که با یک رویداد یا خبر مهم تغییر جهت ندهند، به حرکت خود ادامه میدهند. داو معتقد بود که روندها ذاتاً پایدار هستند و تا زمانی که شواهد قوی مبنی بر تغییر آنها وجود نداشته باشد، ادامه خواهند داشت.
نظریه داو در طول سالها تکامل یافته و مفاهیم جدیدی به آن اضافه شده است. با این حال، اصول اولیه این نظریه، همچنان مبنای تحلیل تکنیکال مدرن را تشکیل میدهند.
مواردی که باید به آنها توجه کرد:
• دیدگاه داو مبنی بر اینکه "بازار همه چیز را در خود جای میدهد" مورد انتقاد برخی از تحلیلگران قرار گرفته است. آنها معتقدند که عوامل بنیادی مانند صورتهای مالی شرکتها نیز میتوانند بر قیمت سهام تاثیر بگذارند.
• نظریه داو سیگنالهای دقیقی برای زمان ورود و خروج از بازار ارائه نمیدهد.
• تحلیل تکنیکال یک علم دقیق نیست و تفسیر الگوهای قیمتی میتواند ذهنی باشد.
با وجود این محدودیتها، تحلیل تکنیکال همچنان به عنوان یک ابزار ارزشمند برای معاملهگران و سرمایهگذاران در بازارهای مالی مورد استفاده قرار میگیرد.
تحلیل تکنیکال روشهای مختلفی دارد که هر کدام میتوانند برای پیشبینی روند آتی بازار و شناسایی فرصتهای معاملاتی سودآور مورد استفاده قرار گیرند. در ادامه به چند مورد از روشهای رایج تحلیل تکنیکال اشاره میکنیم:
1. تحلیل نمودارها:
نمودارهای شمعی: این نوع نمودار، اطلاعات قیمتی را به صورت کندلهایی عموما رنگی نشان میدهد. هر شمع نشاندهنده قیمت باز شدن، قیمت بسته شدن، بالاترین قیمت و پایینترین قیمت در یک بازه زمانی خاص (مانند یک روز یا یک هفته) است.
نمودارهای خطی: این نوع نمودار، قیمت را به صورت یک خط پیوسته نشان میدهد.
نمودارهای میلهای: این نوع نمودار، قیمت باز شدن و بسته شدن را به صورت دو خط عمودی نشان میدهد و برای مواردی مانند حجم معاملات و... بیشتر استفاده میشوند.
2. اندیکاتورها:
اندیکاتورها، ابزارهای ریاضی هستند که برای تجزیه و تحلیل دادههای بازار و شناسایی روندها و الگوهای قیمتی استفاده میشوند. برخی از اندیکاتورهای رایج عبارتند از:
میانگین متحرک: این اندیکاتور، میانگین قیمت را در یک بازه زمانی خاص نشان میدهد. میانگینهای متحرک کوتاهمدت، نوسانات بیشتری دارند و برای شناسایی روندهای کوتاهمدت مناسب هستند. در مقابل، میانگینهای متحرک بلندمدت، نوسانات کمتری دارند و برای شناسایی روندهای بلندمدت مناسب هستند.
RSI (شاخص قدرت نسبی): این اندیکاتور، سرعت و قدرت تغییرات قیمت را اندازهگیری میکند. RSI بین 0 تا 100 متغیر است و مقادیر بالای 70 نشاندهنده اشباع خرید و مقادیر پایین 30 نشاندهنده اشباع فروش است.
MACD (میانگین متحرک همگرایی-انحراف): این اندیکاتور، به بررسی رابطه بین دو میانگین متحرک با طولهای دوره مختلف میپردازد. MACD میتواند برای شناسایی روندها، نقاط قله و دره و واگراییها (Divergence) مورد استفاده قرار گیرد.
3. الگوهای قیمتی:
الگوهای قیمتی، اشکال خاصی هستند که در نمودارها ظاهر میشوند و میتوانند نشاندهنده روند آتی بازار باشند. برخی از الگوهای قیمتی رایج عبارتند از:
الگوهای ادامهدهنده: این الگوها نشان میدهند که روند فعلی بازار به احتمال زیاد ادامه خواهد داشت.
الگوهای برگشتی: این الگوها نشان میدهند که روند فعلی بازار به احتمال زیاد معکوس خواهد شد.
الگوهای تشکیلدهنده: این الگوها نشان میدهند که ممکن است یک روند جدید در بازار در حال شکلگیری باشد.
4. سطوح حمایتی و مقاومتی:
سطوح حمایتی و مقاومتی، نقاط قیمتی هستند که در آن قیمت سهم تمایل به برگشت از آنها دارد. سطوح حمایتی معمولاً در نقاطی هستند که قیمت سهم در گذشته از آنها افت کرده و نتوانسته است به پایینتر از آنها نفوذ کند. در مقابل، سطوح مقاومتی معمولاً در نقاطی هستند که قیمت سهم در گذشته به آنها صعود کرده و نتوانسته است به بالاتر از آنها نفوذ کند.
در ادامه میتوانید آموزشهای بیشتری را از هامرز، در مورد تحلیل تکنیکال مطالعه نمایید.